شنوایی شناسی ۸۸همدان

علمی-فرهنگی-هنری

شنوایی شناسی ۸۸همدان

علمی-فرهنگی-هنری

در گذرگاه زمان 

خیمه شب بازی دهر 

با همه تلخی و شیرینی خود میگذرد 

عشقها میمیرند 

رنگها رنگ دگر میگیرند 

و فقط خاطره هاست که چه شیرین و چه تلخ 

دست ناخورده به جا میماند......... 

 

مهدی اخوان ثالث

نظرات 5 + ارسال نظر
فرناز سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ق.ظ

سلام نرگس جونم با خوندن متنت همه ی خاطره های با تو بودن یادم اومد راست می گی از اون روزای قشنگ فقط یه مشت خاطره مونده......متنت خیلی قشنگ بود ....ولی واسه من تلخ....

به قول خودت:ما که میترسیم از هجرت دوست
کاش میدانستیم روزگاری که به هم نزدیکیم چه بهایی دارد
کاش میدانستیم حس دلتنگی هر روز غروب چه دلیلی دارد.....
و به قول سهراب:زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود.

نگین چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:47 ق.ظ

سلام دوست خوب نادیده ام
مطلبت خیلی قشنگه.زندگی شهد گل است که زنبور زمان
می خوردش انچه می ماند عسل خاطره هاست.
پیروز بادی و شاد.

سلام نگین عزیز ممنون که به وب ما سر میزنی پاینده باشی و پیروز

کیوان چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:54 ب.ظ

من به جرم هق هق ابر٬

لمس دستان باد٬

من به جرم عطر یاس٬

طعم گیلاس٬

به جرم پرواز٬

اینک ٬تنها٬در کنج قفس افتاده ام...

با سکوتی لبریز از هیاهو٬بالی زخمی و قلبی...

*

حرف دل پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:49 ب.ظ http://www.harfedel1724.blogsky.com/


عشقی که بمیره عشق نیست

اسپانیایی ها میگن : عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلند تر است

ایتالیایی ها میگن : ترس از دست دادن تو

ایرانی ها میگن : عشق سوء تفاهمی است بین دو اهمق که با یک ببخشید تمام میشود


البته اینایی که میبینیم ، میشنویم همش یه بازیه بچه گونه بیشتر نیست



موفق باشی

فرناز شنبه 22 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:46 ب.ظ

می دونی بدیه ما ادما اینه وقتی هستیم قدر همو نمی دونیم اما گاهی قدره لخظه هات رو می دونی .....اما نمی شه زمان رو نگه داشت ...کاش...نمی دونم اما خیلی وقته دارم فکر می کنم دیگه خیلی دیر شده..........

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد