شنوایی شناسی ۸۸همدان

علمی-فرهنگی-هنری

شنوایی شناسی ۸۸همدان

علمی-فرهنگی-هنری

از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
صدر پیغام آوران حضرت باری تعالی-
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
آدمیت مرده بود
گرچه آدم زنده بود


از همان روزی که یوسف را برادر ها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق خون دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بود.

بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب
گشت و گشت
قرن ها از مرگ آدم هم گذشت
ای دریغ
آدمیت بر نگشت
!

قرن ما،
روزگار مرگ انسانیت است!
سینه ی دنیا زخوبی ها تهی ست،
صحبت از آزادگی ، پاکی ، مروت ، ابلهی ست
صحبت از موسی و عیسی و محمد نا بجاست
قرن موسی چمبه هاست!

من که از پژمردن یک شاخه گل
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
از فغان یک قناری در قفس
از غم یک مرد در زنجیر
حتی قاتلی برادر!
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
وندرین ایام، زهرم در پیاله زهر مارم در سبوست
مرگ او را از کجا باور کنم؟

صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای!جنگل را بیابان میکنند!
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند.

صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت  مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است.

من اینجا بس دلم تنگ است...

من اینجا بس دلم تنگ است

و هر سازی که می بینم

بد آهنگ است

بیا ره توشه برداریم

قدم در راه بی برگشت بگذاریم

ببینیم آسمان هرکجا آیا همین رنگ است

من اینجا از نوازش نیز چون آزار ترسانم

ز سیلی زن، ز سیلی خور

وزین تصویر بر دیوار ترسانم

بیا ای خسته خاطر دوست !

ای مانند من دلکنده و غمگین!

من اینجا بس دلم تنگ است

بیا ره توشه برداریم

قدم در راه بی فرجام بگذاریم...

نظر خواهی

بعضی وقتا با خودم فکر می کنم اگه واقعا غول چراغ جادو واقعیت داشت !یکی از آرزوهام این بود که فکر بقیه رو بتونم بخونم!! وکلا بدونم آدما راجع به هم چی فکر میکنن آدم فضول و کنجکاویم دیگه! در راستای این فکر عظیم و مهم واز اونجایی که وقتی به این کله مبارک یه فکری برسه حتما باید مطرحش کنم وراهی جز این وجود نداره! چون اجنه محترم درون، شروع به آزار و اذیت میکنن!! تصمیم گرفتم مطلبی بزنم که در اون همه دوستان بتونیم بگیم در مورد هم چی فکر می کنیم البته میدونم شاید خیلیا بگن اشکالی نداره ولی بعدا شاکی می شن و بدجور یقه مارو می گیرن!! و خیلیامون از گفتن بعضی چیزا خوداری میکنیم وتوی رودربایستی قرار میگیریم  مطمئنا بعضیامون هم بهشون برخوره که مثلا بهمون بگن فکر میکنم احمقی!!! یا چیزای بدتر!!!! البته شاید یه جاهایی باید لفظ گفتن  رو هم در نظر گرفت ( خودمم نمیدونم چطور!! خودم به شخصه آدم رکی هستم ) نمیدونم شاید واقعا فکر خوبی نباشه و جو کلاس متشنج بشه فعلا این مطلب فقط در حد نظر خواهیه و باید همه نظرشونو بگن چون در صورت موافقت اکثریت انجام میشه و اسم همه  همکلاسیان در مطلب بعدی زده میشه بنابراین اگه با این موضوع مخالفید الان اعلام کنید تا بعدا موجب کدورت نشه . 

اگه در حال حاضر دارید فکر می کنید چه فکر احمقانه ایه ( خوب تونستم فکرتونو بخونم!) موردی نیس در یک کلمه می تونید نظر بدید احمقانست!

حوریان بهشتی

حوریان بهشتی چه کسانی هستند؟ 

آیا حوریان بهشتی حجاب دارند یا بی حجابند؟ 

لطفا نظر خود را در این موضوع بدید. 

برای بیان نظر خود میتوانید از ادامه طلب نیز استفاده کنید.

ادامه مطلب ...

خوبی بهتر است..

میتوان با یک گلیم کهنه هم روز را شب کرد و شب را روز کرد. 

میتوان با هیچ ساخت. 

میتوان بی رنگ بود همچو اب چشمه ای پاک و زلال 

میتوان صد بار هم مهربانی را خدا را عشق ررا 

با لبی خندان تر از یک شاخه گل تفسیر کرد 

خوبی از هر چیز دیگر بهتر است....