زلیلایی شنیدم یا علی گفت به مجنون چون رسیدم یا علی گفت
مگر این وادی دارالجنون است که هر دیوانه دیدم یا علی گفت
نسیمی غنچه ای را باز می کرد به گوش غنچه کم کم یا علی گفت
چمن با ریزش باران رحمت دعایی کرد و او هم یا علی گفت
یقین پروردگار آفرینش به موجودات عالم یا علی گفت
دلا بایست هر دم یا علی گفت نه هر دم بل دمادم یا علی گفت
خمیر خاک آدم را سرشتند چو بر می خواست آدم یا علی گفت
علی در کعبه بر دوش پیمبر قدم بنهاد و آن دم یا علی گفت
عصا در دست موسی اژدها گشت کلیم آنجا مسلم یا علی گفت
ز بطن حوت ، یونس گشت آزاد ز بس در ظلمت یم یا علی گفت
به فرقش کی اثر می کرد شمشیر شنیدم ابن ملجم یا علی گفت
مگر خیبر ز جایش کنده میشد یقین آن دم علی هم یا علی گفت
سلام
نرگس جون عید قربان که هیچکس مطلب نزد ولی من هم عید قربان که گذشت و هم عید غدیر رو به همه به خصوص همکلاسی های گل تبریک میگم
ممنون دوست خوبم
من هم این عید رو به شما و همه هم کلاسی های خوبم تبریک میگم
سلام نرگس جون
خیلی قشنگ بود. ای کاش اسم شاعرشم می نوشتی.
حیف شد که امروز نبودیم ازت عیدی بگیریم.عیدت مبارک .
مرسی
متاسفانه اسم شاعرش نوشته نشده بود
اما عیدی شما محفوظه دوست خوبم
زیبا بود عالی بود