راستشو بخواید داشتم دنبال یه مطلب جدید می گشتم که وب خالی از پست جدید نمونه!!!ولی من از مطالب کپی past خوشم نمی یاد و باتوجه به بحث داغ پیش اومده راجع سمت های جدید کلاس .الان با چند تا از دوستا نشستیم دور هم و جهت رفع بیکاری(فارغ از فکر افتادن امتحانات)گفتیم سمت بچه های کلاس رو تعیین کنیم
البته کسی ناراحت نشه چون اصلا قصد بدی نداریم
رئیس جمهور :نرگس
معاونین:ابتسام و زلیخا
وزیر علوم:نوشین
وزیر بهداشت:فهامه
وزیر صدا و سیما:میثم
وزیر راه و ترابری:سیروان
وزیر دفاع:شنو
و اما ترین ها..........
سلااااااااااااااااااااااااااام!
نمیدونم میدونید یا نه؟!
12 تیر بود که یه اس ام اس برام اومد با این مضمون:زائر گرامی...! اولش کلا نفهمیدم چی میگه!وقتی گزینه ی veiw full screen!!! توی آپشن گوشی رو زدم 2ززاریم! افتاد.گفتند 24و25و26بیایین واسه آموزشی قبل از سفر و گرفتن چمدان.یه سری خاطرس از قبل از سفر و توی سفر و بعد از سفر که میخوام بنویسم براتون.
اتفاقات قبل از سفر:
1- توی حسینیه ی امام که محل برگزاری آموزشات سفر بود و یک روحانی که مسئول این آموزشات<عملا چرت و پرت> انتخاب شده بود.آخر یکی از این جلسلات روحانی گفت:کسی سوالی نداره؟یه پسری که روبروی من نشسته بودبا صدای نسبتا high frequency گفت:<یا شیخ!!!!!سوالی داشتم> بعد از آشنایی با طرف فهمیدم که اهل قم است.میگفت ما در انجا به اینها میگوییم شیخ!
2- بالاخره 28تیر رسید و با کلی سلام صلوات از روبه روی مسجد دانشگاه بوعلی داشتیم راهی می شدیم که گفتن از صدا و سیما اومدن واسه فیلم برداری!ما هم که نمی خواستیم ریا بشه!!!!!!!!!!!!!!!! خودمون رو قایم میکردیم.یکی اومد تو اتوبوس گفت:سامعی اینجاس؟ گفتم آره.گفت بیا پایین میخوان ازت فیلم بگیرن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! دیدم پسر عموم که فیلم برداره اومده،خلاصه شب از اخبار ساعت 10شبکه ی همدان..........
3-از همه جالب تر حاجتا بود.از دعا کردن برای پیدا کردن تیرآهن و دعا برای طلاق! بود تا دعا واسه بچه دار شدن و انواع و اقسام پارچه برای تبرک<حدود یک نیمچه چمدان>
بسمه تعالی
ولا للاحزان ان ترحل الاحزان مثل مسافر الجوال. انشاالله هو یکون فی عوننا فی طریق الصدق و الصداقه جمیعنا ندعی الا ایام الفرح و السرور و الاتحاد
از هرگونه حاشیه خوداری و سریعا وارد اصل مطلب می شویم.
تصویبات و اصلاحیه های بیعت نامه مذکور:
1- همه اعضای وبلاگ مجاز به زدن مطالب سرکاری و هر گونه مطلب دیگر به جز مطالب حاوی مضامین آنتی girls و آنتی boys می باشند.
2-در مورد بند اول بیعت نامه همکاری های بین جناحین باید دو طرفه باشد
3-در مورد بند دوم فقط یک جمله : لا تقو لو اما لا تعلمون
4-در مورد این بند در صورتی که کاغذ و ادوات از طرف جناح مقابل تامین شود موافقت اعلام می داریم و در مورد اعضای کابینه ی این مجلس باید هماهنگی ها و توافق های لازمه بین دو طرف تصویب گردد
5- تصور می شود این بند عملی نخواهد گردید و اگر تمایل شدید به اجرای این بند قانونی وجود داشته باشد باید هر گونه خیانت عملی و خارج از هماهنگی کلاس از طرف جناح چپ لغو گردد من جمله خیانت های دائمی وزیر اعظم معزول و یکی دیگر از اعضای کابینه
در صورت قبول این موارد حاضر به امضای اتحاد نامه فقط تحت نظر سازمان صلح جهانی می باشیم وسلام
و من الله التوفیق....
نوشته شده توسط من و زلیخا
بسم الله الرحمن الرحیم
ربنا اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهو قولی
یاایهاالمسلمون و یاایتهاالمسلمات واعتصموابحبل الله جمیعا و لا تفرقوا
از انجا که فلسفه وجودی این وبلاگ وصل کردن است نه فصل کردن و از آنجا که بنای ما بر هیچ گونه دل آزاری و سو تفاهم نیست از این سو تصمیم بر حذف مطالب آنتی دختر و ایجاد یک فضای راحت و در خور شان اعضای کلاس داریم.
امید است که با عنایات بی کران الهی و بارش باران رحمتش این جنگ نرم آغازی برای جوی نو در کلاس و تحولی عظیم در بین بچه های کلاس باشد.
اگر در این مدت جنگ نرم مطالبی در وبلاگ درج شد حمل بر بی احترامی و نیات خبیثه نباشد.
قیل از بیان مفاد این بیعت نامه از کلیه کسانی که این مطلب را می خوانند خواستاریم که بقیه را هم مطلع سازند:
۱)در طول تمام امتحانات دوره کارشناسی (اعم از حذفی کوئیز پایان ترم و...) طرف مقابل جنگ پسران کلاس را از فیوضات مادی و معنوی ورقه های خود مستفیض گردانند.
۲)در صورت درج هر گونه مطالب سر کاری و آنتی پسر این بیعت نامه طی مراسم خاصی در جلوی انظار عمومی و رسانه های گروهی(اعم ازCNN BBC رادیو فردا و شبکه همدان و...) کان لم یکن تلقی شده و اقدامات اصلی در جهت پیشبرد اهداف شاقه پسران کلاس به منصحه ظهور خواهد رسید.
3) از خواندن نظرات تایید نشده نویسندگان وب شدیدا و اکیدا خودداری نموده و انجام این عمل قبیحه برابر شروع جنگ جهانی سوم است.
4)شخص شخیص امپراطور(میثم) و وزیر اعظم(مهدی) این جنگ در طول ترم بعد از آوردن هر گونه خودکار کاغذ و هرگونه وسیله ای که منتج به فراگیری علم شود خودداری نموده لذا تمام جزوات ترم بعد از خزانه علمی خانم ها اخذ خواهد شد(سعی شود جزوه همه بانوان کلاس مرتب منظم و فاقد هر گونه قلم خوردگی باشد.آوردن این ادوات فقط در صورت تهدید استاد مبنی بر حذف واحد درسی می باشد.
5)از سوال پیچ کردن اساتید محترم ومحترمه و ذیق کردن وقت شغل شریف پسران کلاس(خواب) جدا اجتناب فرمایید.
یا ایها المسلمون اتحدوا اتحدوا
و من الله التوفیق...
اگر بعد از خواندن این داستان عصبانیت تمام وجودتان را فرا گرفت و شما شدید!نگران نباشید چراکه فردی نرمال هستید
در غیر این صورت باید حتما به پزشک مراجعه فرمایید.
یک داستان بسیارعجیب
اتومبیل مردی که به تنهایی سفر می کرد در نزدیکی صومعه ای خراب شد. مرد به سمت صومعه حرکت کرد و به رئیس صومعه گفت: «ماشین من خراب شده. آیا می توانم شب را اینجا بمانم؟»
رئیس صومعه بلافاصله او را به صومعه دعوت کرد. شب به او شام دادند و حتی ماشین او را تعمیر کردند. شب هنگام وقتی مرد می خواست بخوابد صدای عجیبی شنید. صدای که تا قبل از آن هرگز نشنیده بود. صبح فردا از راهبان صومعه پرسید که صدای دیشب چه بوده اما آنها به وی گفتند: «ما نمی توانیم این را به تو بگوییم. چون تو یک راهب نیستی»
مرد با نا امیدی از آنها تشکر کرد و آنجا را ترک کرد.
چند سال بعد ماشین همان مرد باز هم در مقابل همان صومعه خراب شد.
راهبان صومعه بازهم وی را به صومعه دعوت کردند، از وی پذیرایی کردند و ماشینش را تعمیر کردند. آن شب بازهم او آن صدای مبهوت کننده عجیب را که چند سال قبل شنیده بود، شنید.
صبح فردا پرسید که آن صدا چیست اما راهبان بازهم گفتند: «ما نمی توانیم این را به تو بگوییم. چون تو یک راهب نیستی»
این بار مرد گفت «بسیار خوب، بسیار خوب، من حاضرم حتی زندگی ام را برای دانستن آن فدا کنم. اگر تنها راهی که من می توانم پاسخ این سوال را بدانم این است که راهب باشم، من حاضرم. بگویید چگونه می توانم راهب بشوم؟»
راهبان پاسخ دادند....