شنوایی شناسی ۸۸همدان

علمی-فرهنگی-هنری

شنوایی شناسی ۸۸همدان

علمی-فرهنگی-هنری

خاطره ها

من دلم میخواهد 

همه کودکی ام را از سر طاقچه ی خاطره ها بردارم 

و به باغی ببرم که زمانی قد یک دنیا بود 

باغ من میخندید 

و درختان کف دستش  

و به یک شاخه گل سرخ قناعت می کرد 

من نمیدانستم  

همه ی سهم من از خاطره ها گل یادیست که در قاب دلم جا میگیرد....

نظرات 3 + ارسال نظر
حرف دل پنج‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ق.ظ http://www.harfedel1724.blogsky.com/



عالی بود

میثم جمعه 7 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:35 ب.ظ http://m-karo.blogsky.com

سلام
مطلب خوبیه اما حیف که روزگار کودکی برنگردد دریغا

سلام
متشکرم
کاش به روزگاری برمیگشتیم که تنها غم زندگیمان،شکستن نوک مدادمان بود...

احسان دوشنبه 10 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:36 ق.ظ

سلام
شعر زیبایی بود
منم یاد بیتی افتادم که همیشه پدرم وقتی آلبوم دوران جنگ رو ورق میزنه با خودش دکلمه میکنه
با قضا، چیره زبان نتوان بود
که بدوزند، گرت صد دهن است

سلام
ممنون قدر پدرتون رو بدونید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد