شنوایی شناسی ۸۸همدان

علمی-فرهنگی-هنری

شنوایی شناسی ۸۸همدان

علمی-فرهنگی-هنری

یادی از وبلاگ

سلام 

الان حوالی  آذر ماه 96 هستیم یعنی از آخرین مطلب وبلاگ 4 سال میگذره  یه لحظه یاد وبلاگ افتادم گفتم یه نگاهی بندازم راستش دلم واسه اون روزا چه خوب وچه بد تنگ شد حس کردم این 4 سال خیلی سال گذشته در حد 15 سال

هر کی رفت دنبال هدفش شاید خیلی به اجبار دنبال چیزی که نمی خواستن و الان کسی نمیدونه بقیه حسشون چیه و دارن چیکار میکنن حتی شاید هیچ کسی یه لحظه به دانشگاه واین وبلاگ فک نکنه 

به هر حال امیدوارم هرجا هستین تو  آرامش باشین خواهران وبرادرانم

التماس دعا موفق باشین

نقطه سر خط ....

 

شاید این باید آخرین مطلبی باشه که توی این وبلاگ زده میشه.... 

دیگه داریم به روزای آخر دانشگا ه می رسیم  وهمه مشغول انجام پایان نامه هامونیم فقط امیدوارم بعد فارغ التحصیلی بتونم یه وبلاگی بذارم که واقعا علمی هنری فرهنگی باشه... 

 

امروز وقتی داشتم از پنجره اتاق برگایی که می افتادنو نگاه میکردم یاد دید خودم به آدما افتادم  که چطور زرد شدنو از اون بالا به این پایین سقوط کردن.....  

قبل دانشگاه وهمون اوایل دانشگاه آدم چقدر خوشبینه همیشه فکر می کنی همونطور که تو هستی این آدمای اطرافتم هستن ولی نه کم کم که می گذره و آدمای  اطرافتو بهتر میشناسی بازم سعی میکنی خوشبین باشی وبهتره بگم تا حدی ساده لوح... 

باز وقتی میبینی دیگه خوشبینی  ویا ساده لوح بودن اکتفا نمیکنه به یه جایی می رسی که این جمله رو با خودت توی دلت توی همین پاییزغمگین میگی که ای کاش دانشگاه نمی اومدم  وآدما همون جور که تو ذهنم بودن می بودن غافل از اینکه آدما همینن...... چه اینجا چه اونجا... 

 وناخوشایند تر از اون اینه که اونقد خوشبینیت راجع به یه آدمایی طول میکشه که وقتی داری به یقین می رسی که اونقدرام راجع به آدما ساده لوح نبودی یهو یه خروار خوش بینی رو سرت خراب میشه و همین صدا رو میشنویی که ما همین آدماییم همین آدمایی که باید آدم باشن... 

  

این حرفا حرفای ناامید کننده ای نیستن  فقط واقعیاتی هستن که باید زودتر تو ذهنم میبودنو نبودن ولی باز آدمایی هستن که تو ذهن من اسمشون هست فرشته.... 

ودردناکتر از همه ی اینا اون روزیه که آدم بفهمه اون کسی که فکر میکنه نیست....امیدوارم هیچ وقت اون روز نرسه . 

 

نیازمند یاری زردتان!!!هستیم..........

سلام به همه ی شما......  

شمایی که آشنایی وبه وبلاگ سرمیزنی؛نظر داری ولی نمینویسی ومن دلیلی براش ندارم جز حرف آقای سامعی که گفتن کلاسشون بالاس ووبلاگ مال بی کلاساست.... 

 

پس باشمام خانم و آقای باکلاس ... 

 

خانم وآقای بی کلاسی که آخرین مطلبتون به قرن حجر بر می گرده.... 

واونایی که نه جزو افراد باکلاسن چون نظر میذارن و نه جزو افراد بی کلاسن چون با عرض پوزشنظرشون شبیه نظر آدمیزاد نیست....  

با همه شمام لطف کنید مارو در نظرات وافکارتون راجع به سوالات زیر سهیم بدونید؛البته اگه زحمت نمیشه از همکاری ذهن و انگشتانتون بهره مند بشیدلطفا..... 

 

وحالا سوالای من: 

 

۱-خدایی که واقعا بهش ایمان داریو میتونی درچند سطرتوصیفش کنی ؟ 

۲-تا حالا شده به شک بیفی که آیا واقعا خدا وجود داره؟ 

 

۳-واگه شک کردی چطوری راجعبش به یقین کامل رسیدی؟  

 

۴-راجع به قران چی؟ به شک افتادی ؟ 

 

خوشحال میشم اگه تو همین زمینه چیز دیگه ای غیر این سوالات به ذهنتون میرسه وتجربش کردینو بیان کنید....  

 

 

(اینم ربطی به مطلب نداره ولی خیلی دوستشون دارم...)

 

 

فردا اولین امتحانمون هنوزم تموم نشده اینقد اعصابم خورده که نگو این روش سی ثانیه طول میکشه اون یکی ....نمیدونم شدت این یکی ۱۰دسیبل زیاد میشه اون یکی از صد دیبی اچ ال نه اس پی ال شروع میشه.....نخند بهت میگم نخند با خودت بگی این واحدارو چرا اینجوری نوشته.....دارم میگم خسته شدم چند روزه دارم میخونم آقا نمیخوام بقیشو بخونم ..... 

نمیدونم باید چیکار کنم!!!!!! 

این حشرات مزاحمم مگه میذارن حرفمو بگم ....این ور اون ورو نگا نکن.....روبه روتو نگا کن ...آره روبه روت ....مگه نمیبینی  تار عنکبوتا وتخم عنکبوتای وبلاگمونو.......... 

 

میدونی الان دارم به چی فک میکنم اینکه اگه فردا قبل از امتحان بمیرم  تو اون دنیا از حسرت خوندن اینا بهشت وجهنمو بهم میریزم ....... 

نمیدونم چیکار کنم؟؟؟؟؟؟ 

چرا یکی جوابمو نمیده ؟!!!! 

 

این عکسا رم میذارم یه نیم لبخند بزنید شما که لبخند به لبای من نمیارید....... 

 

انواع خر (طنز)

انواع خر (طنز)
 
خر شاکی
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خر رمانتیک
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خر کیف
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خر کنجکاو
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خر لوس
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خر نجیب
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خر بدبخت
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خر نی نی
 
 
انواع خر (طنز)
 
خر مدرن
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خر عراقی
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خر اسراییلی
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خر حمال
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خر مکزیکی
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خر در چمن
 
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خرخون
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خر زور
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خر حماسه ساز
 
 
انواع خر (طنز)
 
 
خر گلادیاتور
 
 
انواع خر (طنز)

خر گاز سوز

دوستی!!!


دوستی  

دل من دیر زمانی است که می پندارد : 

« دوستی » نیز گلی است ؛  

مثل نیلوفر و ناز ،

ساقه ترد ظریفی دارد . 

بی گمان سنگدل است آنکه روا می دارد

جان این ساقه نازک را

                       - دانسته-

                          بیازارد !

در زمینی که ضمیر من و توست ، 

از نخستین دیدار ،

هر سخن ، هر رفتار ،

دانه هایی است که می افشانیم . 

برگ و باری است که می رویانیم  

آب و خورشید و نسیمش « مهر » است  

گر بدانگونه که بایست به بار آید ، 

زندگی را به دل‌انگیزترین چهره بیاراید . 

آنچنان با تو در آمیزد این روح لطیف ، 

که تمنای وجودت همه او باشد و بس . 

بی‌نیازت سازد ، از همه چیز و همه کس . 

زندگی ، گرمی دل های به هم پیوسته ست  

تا در آن دوست نباشد همه درها بسته ست . 

در ضمیرت اگر این گل ندمیده است هنوز ،

عطر جان‌پرور عشق  

گر به صحرای نهادت نوزیده است هنوز

دانه ها را باید از نو کاشت . 

آب و خورشید و نسیمش را از مایه جان  

خرج می باید کرد .

رنج می باید برد .

دوست می باید داشت !  

با نگاهی که در آن شوق برآرد فریاد

با سلامی که در آن نور ببارد لبخند

دست یکدیگر را

بفشاریم به مهر

جام دل هامان را

                مالامال از یاری ، غمخواری

بسپاریم به هم

بسراییم به آواز بلند : 

- شادی روی تو  !

                      ای دیده به دیدار تو شاد

باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست

تازه ،

        عطر افشان

                   گلباران باد .