شنوایی شناسی ۸۸همدان

علمی-فرهنگی-هنری

شنوایی شناسی ۸۸همدان

علمی-فرهنگی-هنری

باعرض ادب و احترام خدمت همگی 

چند وقت پیش یه مطلب قابل تامل خوندم که دوست داشتم شمام بخونید .

"زندگی شوخی نیست  

تو با جدیتی عظیم زندگی خواهی کرد  

مثلا مثل یک سنجاب. 

و بی آنکه از ظاهر و باطن زندگی چیزی بخواهی، 

تمام کار وبارت زندگی خواهد بود. 

یعنی آنقدر که مثلا دست هایت از پشت بسته شود  

یا پشتت به دیوار بچسبد  

یا اینکه با عینک های گرد و پیراهن هایی سیاه در آزمایشگاهی به خاطر انسانها بتوانی بمیری  

به خاطر انسانهایی که حتی قیافه شان را هم ندیده ای  

بی آنکه کسی هم مجبورت کرده باشد . 

ودر حالی که میدانی حقیقی ترین و زیباترین چیزها زندگی است. 

یعنی آنقدر زندگی را جدی خواهی گرفت  

که مثلا حتی در هفتاد سالگی درخت "زیتون "خواهی کاشت! 

آنهم به خاطر خود ،نه به خاطر کودکان.  

ودر حالی که از مرگ میترسی،به آن ایمان نخواهی داشت  

یعنی قبول مرگ برای تو سنگین خواهد بود." 

 

  راستی این نثر از یه نویسنده ی خرم آبادی بود که متاسفانه اسمشو فراموش کردم.

آدمها!!

آدم های بزرگ سکوت را برای سخن گفتن برمی گزینند آدم های متوسط گاه سکوت را بر سخن گفتن ترجیح می دهند آدم های کوچک با سخن گفتن بسیار، فرصت سکوت را از خود می گیرند!


آدم های بزرگ درد دیگران را دارند آدم های متوسط درد خودشان را دارند آدم های کوچک بی دردند!


آدم های بزرگ در باره ایده ها سخن می گویند آدم های متوسط در باره چیزها سخن می گویند آدم های کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند!


آدم های بزرگ عظمت دیگران را می بینند آدم های متوسط به دنبال عظمت خود هستند آدم های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند!


آدم های بزرگ به دنبال کسب حکمت هستند آدم های متوسط به دنبال کسب دانش هستند آدم های کوچک به دنبال کسب سواد هستند!


آدم های بزرگ به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند آدم های متوسط پرسش هائی می پرسند که پاسخ دارد آدم های کوچک می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند!


آدم های بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند آدم های متوسط به دنبال حل مسئله هستند آدم های کوچک مسئله ندارند!

.

.

.

کوچک نباشیم!

همت انسان ، کوه را به لرزش در می آورد!!!

ادیسون درسنین پیری پس از کشف لامپ یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار میرفت ودرآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه میکرد .این آزمایشگاه بزرگترین عشق پیرمرد بود .هر روز اختراعی جدید در آن شکل میگرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود .در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتشنشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند که آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا کاری از دست کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموران فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمان هاست! 

ادامه مطلب ...

شمادوست دارید روی سنگ قبرتون چی بنویسن؟!

متن سنگ قبر کوروش بزرگ 

ای انسان هر جا که باشی و از هر جا که بیایی  

میدانم خواهی آمد   

من کوروشم که برای پارسی ها این دولت وسیع را بنا نهادم  

بدین مشتی خاک که تن مرا پوشانده رشک مبر. 

 

متن سنگ قبر اسکندر مقدونی  

اکنون گور اورا بس است  

آنکه جهان او را کافی نبود 

ادامه مطلب ...

آموزه هایی از چارلی چاپلین

آموخته ام که  با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب  
 
خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید  
 
ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه،
 
دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ، می  
 
توان قلب خرید، ولی عشق را نه.

 

 آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی  

 

است  که به من می گوید: تو مرا شاد کردی.

 

آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است.  

 

آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت. 

 

 آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک  

 

کردنش نیستم دعا کنم

ادامه مطلب ...