شنوایی شناسی ۸۸همدان

علمی-فرهنگی-هنری

شنوایی شناسی ۸۸همدان

علمی-فرهنگی-هنری

قدر دانی

سلام جا دارد از آقای مهدی طاهری چکان (ملقب به آراز) و خانم های فخرمحمدی ،حاجیلو ، صیادی و مراد حاصلی بابت جزوه هایی که در اختیار ما قرار دادند تشکر به عمل آورم. 

دست شما درد نکنه.

دوستت دارم استادجونم....

سلام به همه ی هم کلاسی های گرامی که ستاره های آسمون دور سرتون جمع شده و دارید خودتونو با اون مطالب متناقض قانع میکنیدخواستم بگم منم تو غم همتون شریکم وهمراه بقیه ی دوستان گیج شده توجیهات غیر قابل قبول به زور قبول تا نیمه های شب همچنان ادامه داره وجاداره از استاد عزیز بخاطر شب زنده داری هایمان تشکر کنم ودر پایان یک سوالی که هرگز به جوابش نرسیدم:درک گفتار توسط واکه است یا همخوان؟؟؟ 

البته خاطر نشان کنم که تکست ها روز به روز در حال تغییراند لطفا جوابتون به روز باشد 

ودر پایان دوستت دارم استاد جونم

نمی دانم....

نمی دانم..... 

 

نمیدانم چرا وکدامین چشمه سمی شد 

 

که آب از آب می ترسد 

 

حتی ذهن ماهیگیر هم از قلاب می ترسد 

 

گرفته دامن شب را سکوتی آنچنان مبهم  

 

که مژه ازپلک وپلک از چشم وچشم از خواب می ترسد.....

 

 

                 پدر 

 

                     بودنت احساس آرامش 

                      

                     سایه ات برقرار، روزت مبارک

معجزه

سارا هشت ساله بود که از صحبت پدرمادرش فهمید برادر کوچکش سخت مریض است و پولی هم برای مداوای آن ندارند.
پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمیتوانست هزینه جراحی پر خرج برادرش را بپردازد.
سارا شنید که پدر آهسته به مادر گفت فقط معجزه می تواند پسرمان را نجات دهد سارا با ناراحتی به اتاقش رفت و از زیر تخت قلک کوچکش را درآورد.
قلک را شکست. سکه ها رو رو تخت ریخت و آنها رو شمرد .فقط پنج دلار.
بعد آهسته از در عقبی خارج شد و چند کوچه بالاتر به داروخانه رفت.
جلوی پیشخوان انتظار کشید تا داروساز به او توجه کند ولی داروساز سرش به مشتریان گرم بود بالاخره سارا حوصلش سررفت و سکه ها رو محکم رو شیشه پیشخوان ریخت.

داروساز جا خورد و گفت چه میخواهی؟

دخترک جواب داد برادرم خیلی مریض است می خوام معجزه بخرم قیمتش چقدراست؟

دارو ساز با تعجب پرسید چی بخری عزیزم!!؟

دخترک توضیح داد برادر کوچکم چیزی در سرش رفته و بابام می گوید فقط معجزه میتواند او را نجات دهد من هم می خواهم معجزه بخرم قیمتش چقدر است؟ داروساز گفت: متاسفم دختر جان ولی ما اینجا معجزه  نمی فروشیم.

چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت شما رو به خدا برادرم خیلی مریض است و بابام پول ندارد و این تمام پول من است. من ازکجا می توانم معجزه بخرم؟؟؟؟

مردی که گوشه ایستاده بود و لباس تمیز و مرتبی داشت از دخترک پرسید: چقدر پول داری؟

دخترک پولهارا کف دستش ریخت و به مرد نشان داد.مرد لبخندی زد وگفت: آه چه جالب!!! فکر میکنم این پول برای خرید معجزه کافی باشه. بعد به آرامی دست اورا گرفت و گفت من میخوام برادر و والدینت را ببینم .
فکر میکنم معجزه برادرت پیش من باشه ، آن مرد دکتر آرمسترانگ فوق تخصص مغز و اعصاب در شیکاگو بود.

فردای آن روز عمل جراحی روی مغز پسرک با موفقیت انجام شد و او از مرگ نجات یافت.

پس از جراحی پدر نزد دکتر رفت و گفت از شما متشکرم نجات پسرم یک معجزه واقعی بود، می خواهم بدانم بابت هزینه عمل جراحی چقدر باید پرداخت کنم؟

دکتر لبخندی زد و گفت :هزینه عمل 5 دلار می شد که قبلا پرداخت شده است.