در گذرگاه زمان
خیمه شب بازی دهر
با همه تلخی و شیرینی خود میگذرد
عشقها میمیرند
رنگها رنگ دگر میگیرند
و فقط خاطره هاست که چه شیرین و چه تلخ
دست ناخورده به جا میماند.........
مهدی اخوان ثالث
گفتی : لا تقنطوا من رحمه الله – از رحمت خدا ناامید نشید ( زمر/53)
گفتم : هیشکی نمی دونه تو دل من چی میگذره
گفتی : ان الله یحول بین المرء و قلبه : خدا حائل هست بین انسان وقلبش (انفال/24)
گفتم : غیر از تو کسی رو ندارم
گفتی : نحن اقرب الیه من حبل الورید - ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم (ق / 16)
پریشانم
چه می خواهی تو از جانم !
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی
یارو با دو تا خیار در دست میره توی یک بقالی، میگه:حاج آقا خیارشور داری؟ بقاله میگه: بله. یارو میگه: پس بی زحمت این دوتا رو هم بشور!
مردی که در و پنجره می ساخت رفته بود خواستگاری، پدر عروس پرسید : آقا داماد چه کاره اند؟ داماد خواست کلاس بذاره گفت : من ویندوز نصب می کنم!!!
به معتادی گفتند با 45 و 46 و 47 و 48 جمله بساز. گفت : چلا پنجه می کشی؟ چلا شیشه می شکنی؟ چلا هف نمی زنی ؟ چلا هشتی ناراحت؟
پسری از سربازی برای پدرش این طور تلگراف زد : " من کاظم پول لازم " پدرش هم در جواب گفت : " من تراب وضع خراب !"
ملانصرالدین داشت سخنرانی می کرد که : هرکس چند زن داشته باشد به همان تعداد چراغ در بهشت برایش روشن می شود. ناگهان در میان جمعیت ، زن خود را دید. هول کرد و گفت : البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش.
یک روز یک گنجشک با یک موتوری تصادف می کند و بی هوش می شود. وقتی به هوش می آید، می بیند در قفس است. می زند توی سرش و می گوید: «بیچاره شدم، موتوریه مرد!»
متن سنگ قبر کوروش بزرگ
ای انسان هر جا که باشی و از هر جا که بیایی
میدانم خواهی آمد
من کوروشم که برای پارسی ها این دولت وسیع را بنا نهادم
بدین مشتی خاک که تن مرا پوشانده رشک مبر.
متن سنگ قبر اسکندر مقدونی
اکنون گور اورا بس است
آنکه جهان او را کافی نبود