-
دوستت دارمها را نگه میداری برای روز مبادا
شنبه 31 اردیبهشتماه سال 1390 22:09
دوستت دارمها را نگه میداری برای روز مبادا، دلم تنگ شدهها را، عاشقتمها را… این جملهها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمیکنی! باید آدمش پیدا شود! باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد! سِنت که بالا میرود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که...
-
اول و آخر کار
جمعه 30 اردیبهشتماه سال 1390 11:06
مردم گفته هایت را فراموش خواهند کرد، مردم اعمالت را فراموش خواهند کرد، اما آنها هرگز احساسی را که به واسطه تو به آن دست یافتهاند، از یاد نخواهند برد ، خوب یا بد اندرین ره می تراش و می خراش تا دم آخر دمی غافل مباش مولوی
-
کیستم من ؟؟؟
سهشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1390 10:29
حالتی عجب دارم خویش را نمیدانم کیستم ؟ کجا بودم ؟ در تفکر حیرانم گاه مست و مدهوشم گه ز سر رود هوشم گه ببزم عشاقان گه چو گل پریشانم گه چو صبح نورانی گه چو شام ظلمانی گه بتخت سلطانی گه فقیر و حیرانم گه روم به میخانه گه روم به بتخانه گه روم سوی مسجد گه بزیر قر آنم گاه عشق میورزم گه چو شمع میسوزم گه به مجلس رندان گه چو...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 16 اردیبهشتماه سال 1390 13:50
جهت جلوگیری از قساوت قلب (که با روحیه توانبخشی و حس همدردی با بیماران منافات دارد) ناشی از خواب مفرط در هوای مطبوع بهاری و مکان آرامش بخش خوابگاه این جانبان(زلیخا و ابتسام) تصمیم جدی بر امر مهم درس خواندن و مطالعه گرفتیم اما پس از گشتن و زیر و رو کردن انبار کاه جزوات در پیدا کردن هر گونه جزوه مرتبط با دروس مشکل این...
-
آقایون تا میتونید جیق بزنیدچونکه لو رفتید!!!!!!!!!
جمعه 9 اردیبهشتماه سال 1390 15:43
با عرض سلام خدمت همه ی آقایونی که این مطلبو میخونن علی الخصوص همکلاسی های گرامی از اونجایی که روحیه بشر دوستی در بنده موج میزند ونگران سلامتی شما بودم تصمیم گرفتم این مطلبو بزنم امید است مورد توجه وعنایت شما قرار گیرد ...... محققان انگلیسی اعلام کردند مردان بیش از زنان از سوسک ها میترسند اما به دلیل بروز ندادن این...
-
ای دبستانی ترین احساس من....
پنجشنبه 25 فروردینماه سال 1390 13:16
خاطرات کودکی زیباترند یادگاران کهن ماناترند درس های سال اول ساده بود اب را بابا به سارا داده بود درس پند اموز روباه و کلاغ روبه مکار و دزد دشت و باغ با وجود سوز و سرمای شدید ریزعلی پیراهن از تن میدرید تا درون نیمکت جا میشدیم ما پر از تصمیم کبری میشدیم پاک کن هایی ز پاکی داشتیم یک تراش سرخ لاکی داشتیم کیفمان چفتی به...
-
مادر و پسرش
سهشنبه 23 فروردینماه سال 1390 12:04
یک روز اون اومده بود دم در مدرسه که به من سلام کنه و منو با خود به خونه ببره خیلی خجالت کشیدم. آخه اون چطور تونست این کار رو بامن بکنه ؟ به روی خودم نیاوردم، فقط با تنفر بهش یه نگاه کردم و فورا از اونجا دور شدم روز بعد یکی از همکلاسی ها منو مسخره کرد و گفت، هووو، مامان تو فقط یک چشم داره! فقط دلم میخواست یک جوری خودم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 20 فروردینماه سال 1390 21:04
سلام به شما آره خود شما خود خودتون،شما که نشستی و برای پونصدومین بار داری جزوه ی پر محتوای بانو گرانقدر را مرور میکنی همان استادی که در جواب یکی از دانشجویان که گفته بود هیچ چیز نیاموخته ام فرموده بود"آفرین خیلی خوبه این نفهمیدن تو باعث میشه جزوتو یه جا پرت ندی وهمیشه در حال خواندنش باشی" بسه من میدونم واسه...
-
واقعه شب ۲۲ اسفند ۸۹....
جمعه 19 فروردینماه سال 1390 20:04
خبر مرگمون بعد یه ماه می خواستیم بریم خونه و به اغوش جوش!!!!! خانواده بپیوندیم ساعت 5 بعداز ظهر بود که سما و خواهرش سارا،منو سوار اتوبوس ساری- بجنورد کردن که در همین حین یه اس ام اس از جانب دوست عزیز در راه مانده ام،ابتسام با این مضمون اومد: سلام نرگس جون.ما تو برفا گیر افتادیم اتوبوس دیگه حرکت نمیکنه.فکر نکنم عید...
-
شعری از خودم
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 11:47
یه شب که چشامو بسته بودم از آسمون خسته بودم . یه هو رفتم تو خواب رفتم جایی مثل سراب. یکی اون بالا نشسته بود حساب می کرد پشت سر هم هی خدا خدا می کرد. از شما پنهون یکم ترسیدم یکم که نه واقعا ترسیدم. با خودم گفتم اینجا دیگه کجاس خدایا من کجا اینجا کجا خدایا. زودی فهمیدم وای من اینجا قیامته آخه اول گفتم شاید ضیافته. اونی...
-
نوروز جشن بزرگ ایرانیان
جمعه 20 اسفندماه سال 1389 16:13
جشن نوروز از برجسته ترین وبا شکوه ترین یادگاریهای ایرانیان است که سالهای زیادی را پشت سر گذاشته است و یکی از جشن های بسیار کهن جهان به شمار میرود. بیشترین ارزش این جشن را میتوان در آن دانست که باسپری کردن نشیب و فرازهای فراوان، چون کوهی استوار ایستاده و با روح و احساس مردم این سرزمین چنان سرشته شده است که انها همه...
-
مشخصات مکتب ایرانی
جمعه 20 اسفندماه سال 1389 01:16
با عرض سلام و تندرستی به تمام کسانی که دلسوز ایران بوده و از مشکلات؟آن روی برگردان نبوده و حداقل تلاششون رو برای اصلاح بعضی از تفکرات و باور های غلط انجام میدهند.من معتقدم وظیفه ی ما تحصیلکرده گان و آشنایان با عصر نوین و تکنولوژی خیلی سنگینتر از آن ستم دیده و دور افتاده ی در روستا و ده های بعضی از شهر های ایران است که...
-
نیایش نامه پایان سال
پنجشنبه 19 اسفندماه سال 1389 19:56
پروردگارا: تو را شکر میکنم برای تمام نعماتی که به من ارزانی داشتی. برای تمام روزهای افتابی و برای تمام روزهای ابری و بارانی. برای غروب های ارام و شب های تاریک و طولانی. تو را شکر می گویم برای سلامتی و بیماری.برای غم ها و شادی هایی که امسال به من عطا کردی تو را شکر می گویم برای تمام چیزهایی که مدتی به من قرض دادی و سپس...
-
دست های کوچک دعا
جمعه 13 اسفندماه سال 1389 18:14
سلام به بچه های گل شنوایی تو این پست چند تا از دعا های بچه های دنیا را انتخاب کردم به نظرم جالب اومد امیدوارم شما هم خوشتون بیاد! لطفا دعای بچگی خودتونو اگه یادتونه! بنویسید آرزو دارم سر آمپولها نرم باشد! خدای عزیزم! در سال جدید کمک کن تا مادربزرگم دوباره دندان دربیاورد آخر او دندان مصنوعی دارد! آرزوی من این است که...
-
هشدار...
جمعه 13 اسفندماه سال 1389 14:28
دوست عزیزم،باید چیزی را برایت بگویم.شاید ندانی. فکر کردم چطور از بارتلخ این خبر بکاهم.چطور اب و رنگ بهتری به ان بدهم،وعده بهشت و وعده ی دیدار با حق را به ان بیفزایم،توضیح های راز امیز برایش بیابم،اما حاصلی نداشت نفس عمیقی بکش و خودت را اماده کن... باید بی پرده صحبت کنم،به تو اطمینان میدهم به انچه که میگویم،مطمئنم این...
-
Hot questions & Cool answers!!!!!!!!!
چهارشنبه 4 اسفندماه سال 1389 20:03
-
سپندار مذگان
چهارشنبه 27 بهمنماه سال 1389 11:00
29بهمن،روز سپندار مذگان،روز عشاق ایرانی مبارک چند سالی است حوالی 25 بهمن ماه ( 14 فوریه ) که می شود هیاهو و هیجان را در خیابان ها می بینیم. مغازه های اجناس کادوئی لوکس و فانتزی غلغله می شود. همه جا اسم Valentine به گوش می خورد. از هر بچه مدرسه ای که در مورد ولنتاین سوال کنی می داند که " در قرن سوم میلادی که مطابق...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 7 بهمنماه سال 1389 20:38
قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم. بعد از مرگم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشتنگاری قرار دهید. به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم! ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک کاری کنند. عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب کیدا...
-
حقه ی روز امتحان!!!
یکشنبه 3 بهمنماه سال 1389 23:34
چهار تا دانشجو شب امتحان بجای درس خواندن به پارتی و خوش گذرونی رفته بودند و هیچ آمادگی امتحانشون رو نداشتند٬ روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه ای سوار کردند به این صورت که سر و روشون رو کثیف و کردند و مقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغییراتی بوجود آوردند٬ سپس عزم رفتن به دانشگاه نمودند و یکراست به پیش...
-
تولد... تولد ...تولدت مبارک
پنجشنبه 30 دیماه سال 1389 17:47
گل من ! تو ، یک بار دنیا آمدی اما، یک بار هم با عشق شروع می شوی و این هجرتِ تا عشق؛ سالِ میلادیِ توست و تازه در چند سالگی است که می دانی: آتش، عشق است باد، عشق است آب، عشق است خاک، عشق است « ... و عشق، خاصیتِ خاک است .» "نرگس جونم" تولدت مبارک
-
خاطره شب اولین امتحان دانشجویی...
پنجشنبه 23 دیماه سال 1389 21:58
چون شب های پر بار امتحانات نزدیکه و همه تواین شبهای عزیز تا سحر به مبارزه با جزوات خواهند پرداخت لازم می دونم شب قبل از اولین امتحان دانشجویی مون(آزمایشگاه فیزیک) رو که یه خاطره تلخ اما شیرین داشت رو براتون بنویسم تا شما هم بدونید که ما چه روزهای سختی رو سپری کردیم و به راستی مائیم آن مردان روزهای سخت... نمی دونم چند...
-
آخر ترم است وافسردگی....
شنبه 18 دیماه سال 1389 20:40
با دوستان سر سفره ی شاهانه همیشگی نشسته بودیم ومشغول خوردن خورشت قیمه (بی قیمه)بودیم که ناگاه سر مویی از میان برنج های دم نکشیده (خدایش اینجاش دروغه)بیرون جهید(خوابگاهه دیگه ) ودر کمال خون سردی با معیت انگشت شست واشاره مو را بیرون آورده وشتر دیدی ندیدی به خوردن همچنان ادامه داده ودر همین هنگام طبع شعری دوستان گل کرد...
-
یاد دارم ...
سهشنبه 14 دیماه سال 1389 22:59
یاد دارم یک غروب سردِ سرد می گذشت از کوچه ی ما دوره گرد دوره گردم کهنه قالی می خرم,دست دوم جنس عالی می خرم کاسه وظرف سفالی می خرم گر نداری کوزه خالی میخرم... اشک در چشمان بابا حلقه بست عاقبت آهی کشید بغضش شکست اول سال است ونان در سفره نیست ای خدا شکرت ولی این زندگی ست؟ بوی نان تازه هوشش برده بود اتفاقا مادرم هم روزه...
-
شعر کردی از اینجانب
سهشنبه 14 دیماه سال 1389 20:27
له دوری بالاد جو آگر سزم (از دوری تو مانند آتش می سوزم) کاشکی باتایدو دوس ده ل سوزم (کاش بر می گشتی دوست دلسوزم) یارگم بورو بسه ای خمه (ای یار برگردد که غم بس است) به تو دلگم پر له ماته مه (بی تو دلم پر از ماتم است) شته مه کردی وه چویل مسد (با چشمان مستت ) وه گرمی خنه وه گیس رشد (با گرمی خنده و با موهای سیاهت مرا...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 13 دیماه سال 1389 23:39
باعرض ادب و احترام خدمت همگی چند وقت پیش یه مطلب قابل تامل خوندم که دوست داشتم شمام بخونید . "زندگی شوخی نیست تو با جدیتی عظیم زندگی خواهی کرد مثلا مثل یک سنجاب. و بی آنکه از ظاهر و باطن زندگی چیزی بخواهی، تمام کار وبارت زندگی خواهد بود. یعنی آنقدر که مثلا دست هایت از پشت بسته شود یا پشتت به دیوار بچسبد یا اینکه...
-
ورژن جدید سمت های کلاس!!!
یکشنبه 12 دیماه سال 1389 16:51
اول سلام راستشو بخواید داشتم دنبال یه مطلب جدید می گشتم که وب خالی از پست جدید نمونه!!!ولی من از مطالب کپی past خوشم نمی یاد و باتوجه به بحث داغ پیش اومده راجع سمت های جدید کلاس .الان با چند تا از دوستا نشستیم دور هم و جهت رفع بیکاری(فارغ از فکر افتادن امتحانات )گفتیم سمت بچه های کلاس رو تعیین کنیم البته کسی ناراحت...
-
به طواف کعبه رفتم به هرم رهم ندادند!
یکشنبه 12 دیماه سال 1389 03:55
سلااااااااااااااااااااااااااام! نمیدونم میدونید یا نه؟! 12 تیر بود که یه اس ام اس برام اومد با این مضمون:زائر گرامی...! اولش کلا نفهمیدم چی میگه!وقتی گزینه ی veiw full screen !!! توی آپشن گوشی رو زدم 2ززاریم! افتاد.گفتند 24و25و26بیایین واسه آموزشی قبل از سفر و گرفتن چمدان.یه سری خاطرس از قبل از سفر و توی سفر و بعد از...
-
بیعت نامه ۲
پنجشنبه 9 دیماه سال 1389 22:31
بسمه تعالی ولا للاحزان ان ترحل الاحزان مثل مسافر الجوال. انشاالله هو یکون فی عوننا فی طریق الصدق و الصداقه جمیعنا ندعی الا ایام الفرح و السرور و الاتحاد از هرگونه حاشیه خوداری و سریعا وارد اصل مطلب می شویم. تصویبات و اصلاحیه های بیعت نامه مذکور: 1- همه اعضای وبلاگ مجاز به زدن مطالب سرکاری و هر گونه مطلب دیگر به جز...
-
بیعت نامه
پنجشنبه 9 دیماه سال 1389 19:18
بسم الله الرحمن الرحیم ربنا اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهو قولی یاایهاالمسلمون و یاایتهاالمسلمات واعتصموابحبل الله جمیعا و لا تفرقوا از انجا که فلسفه وجودی این وبلاگ وصل کردن است نه فصل کردن و از آنجا که بنای ما بر هیچ گونه دل آزاری و سو تفاهم نیست از این سو تصمیم بر حذف مطالب آنتی دختر و ایجاد یک...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 6 دیماه سال 1389 19:53
اگر بعد از خواندن این داستان عصبانیت تمام وجودتان را فرا گرفت و شما شدید!نگران نباشید چراکه فردی نرمال هستید در غیر این صورت باید حتما به پزشک مراجعه فرمایید . یک داستان بسیارعجیب اتومبیل مردی که به تنهایی سفر می کرد در نزدیکی صومعه ای خراب شد. مرد به سمت صومعه حرکت کرد و به رئیس صومعه گفت: «ماشین من خراب شده. آیا می...